چای باطعم خدا

چای باطعم خدا

به خاطر تو فقط به خاطر تو
چای باطعم خدا

چای باطعم خدا

به خاطر تو فقط به خاطر تو

چای

چای با طعم خدا

این سماور جوش است
پس چرا می گفتی
دیگر این خاموش است ؟!

بازلبخند بزن
قوری قلبت را
زودتر بند بزن
توی آن
مهربانی دم کن
بعد بگذار که آرام آرام
چای تو دم بکشد
شعله اش را کم کن

دست هایت:
سینی نقره نور
اشک هایم:
استکان های بلور
کاش
استکان هایم را
توی سینی خودت می چیدی
کاشکی اشک مرا می دیدی

خنده هایت قند است
چای هم آماده ست
چای با طعم خدا
بوی آن پیچیده
از دلت تا همه جا

پاشو مهمان عزیز
توی فنجان دلم
چایی داغ بریز

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد